زنانِ یک فیلم زنانه | مروری بر شخصیت‌های زن در سریال «در انتهای شب» مستند «دوئل» روایتی از مسیر پر پیچ و خم علیرضا حیدری + زمان پخش همه چیز درباره حواشی و فعالیت‌های عجیب «بنیامین بهادری» حضور ۴۰ بازیگر خارجی در فصل دوم «سلمان فارسی» اکران مجدد «آمِلی پولن» برای گردشگران المپیک «پیانو» در راه ایتالیا مدرسه‌ای به وسعت ایران با «میم مثل معلم» از شبکه دو سیما اقتصاد بی‌رنگ هنر | جای خالی حراج‌های هنری در گالری‌های مشهد نقد قطعه «جوکر» از امیر عظیمی و حمید صفت + زمان پخش تئاتر «شابلون» از امروز به روی صحنه می‌رود (۲ مرداد ۱۴۰۳) صحبت‌های وزیر ارشاد درباره معیار‌های تلویزیون، سینما و شبکه نمایش‌خانگی جدایی «قنبر از صنم» هم به داد گیشه نرسید | نگاهی به فروش سینما‌های استان در اولین ماه تابستان هشت بذر برای کاشتن یک درخت اعلام فهرست فیلم جشنواره تورنتو جزئیات مراسم یادبود سومین روز درگذشت «سعید راد» ماجرای زنی که سوژه پادکست جنایی شد! مجموعه شعر «تو و من و شب» را بخوانید «حبس مجرد» در جمع هشت فیلم پرفروش داستانی «هنر و تجربه»
سرخط خبرها

مشهد و روایت ۲ برادر

  • کد خبر: ۱۴۳۲۹۵
  • ۱۳ دی ۱۴۰۱ - ۱۶:۳۵
مشهد و روایت ۲ برادر
محمد حسین‌زاده - داستان‌نویس

مشهد عمری بیش از ۱۲۰۰ سال دارد؛ یعنی از روزی که این خاک مفتخر شد که میزبان امام هشتم (ع) باشد، سیل محبان اهل بیت (ع) به این دیار به قصد زیارت آغاز شد و کم کم زائرانی عاشق که دوری از امام رئوف را بر نمی‌تافتند، جامه مجاورت به تن کردند و همسایه حضرت شدند و کوچه‌ها و خیابان‌ها و محلات روح گرفت و جان گرفت.

در تمام این سال‌ها بار‌ها مشهد محل اجتماع‌های بزرگ مردم بوده است، اجتماع روز شهادت حضرت، سال تحویل و راهپیمایی‌های دوران انقلاب تا به امروز که خاطراتی را در دفتر تاریخ مشهد ثبت کرده است.

ولی اگر بخواهیم روزی را به عنوان عظیم‌ترین اجتماع مردمی تاریخ مشهد نام ببریم باید از روز تشییع سردار مقاومت، شهید حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس نام ببریم.

به واسطه سعادتی که آن روز‌ها نصیبم شده بود و گوشه‌ای از مقدمات مراسم تشییع را انجام می‌دادم، لحظه به لحظه اتفاقات آن روز تاریخی را با گوشت و پوستم لمس کردم.

از بیست وچهار ساعت قبل از تشییع در خیابان امام رضا (ع) حضور داشتم و با چشم خود حال عجیب مردم را هر چه به تشییع نزدیک می‌شدیم می‌دیدم.

پیکر مطهر شهدا حدود ساعت ۱۶ وارد خیابان امام رضا (ع) شد، ولی جمعیت از هشت صبح به خیابان آمده بود. مردم در تلویزیون می‌دیدند پیکر مطهر شهدا هنوز در اهواز در حال تشییع است، ولی دل هایشان طاقت نمی‌آورد. اشک، آن روز‌ها مهمان چشم‌های تمام ایرانیان با غیرت بود و آن چشم‌ها و آن اشک‌ها غوغایی در خیابان امام رضا (ع) بر پا کرده بود.

کاش آن روز عکاسی بودم که فقط از چشم‌ها عکس می‌گرفتم؛ چشمه چشم‌ها به تپش قلب‌ها دل بسته است و اشک زلال‌ترین حس بشری است که حضرت حق به آدمی هدیه کرده است.

روز تشییع، یکی از انقلابی‌های پیشکسوت مشهد که تمامی اجتماعات تاریخ مشهد را شرکت کرده بود وقتی جمعیت را از بلندای سن و بعد از ارتفاع بلند جرثقیل در میدان ۱۵ خرداد دیده بود گفت: من چنین اجتماعی به یاد ندارم و این یعنی در طول بیش از ۱۲۰۰ سال عمر تاریخ مشهد چنین اجتماعی بی نظیر است.

اتفاق‌های زیادی آن روز افتاد، ولی شاید مهم‌ترین آن‌ها از سوی خود شهید سلیمانی رقم خورد.

پیکر مطهر شهدا در کاظمین و نجف و کربلا طواف داده شده و تا کنار ضریح‌های مطهر رفته بود، ولی در مشهد به خاطر ازدحام جمعیت و برنامه مصلای تهران، وقتی پیکر به نزدیکی حرم رسید وارد حرم نشد و به سرعت به فرودگاه منتقل شد تا با پرواز به تهران منتقل شود.

اما اتفاقات خارج از اراده دست اندرکاران رقم خورد. پیکر‌ها به داخل هواپیما هم منتقل شد، ولی پرواز اتفاق نیفتاد.

برنامه تهران لغو شد و پیکر‌ها بار دیگر از فرودگاه به سمت حرم روانه شد.

خادم الرضا و سیدالشهدای مقاومت و مدافع حرم اهل بیت (ع)، آخرین زیارت خود را قطعه قطعه و خونین بال دوش به دوش برادرش ابومهدی المهندس انجام داد.

شاید بین این دو برادر عهدی بود؛ ابومهدی میزبان حاج قاسم بود و او را حرم به حرم اهل بیت (ع) در عراق برد، ولی وقتی حاج قاسم در ایران میزبان ابومهدی شد؛ باید ابومهدی را به این زیارت می‌برد. تا کنار ضریح امام هشتم (ع) و تا این زیارت اتفاق نیفتاد؛ حاج قاسم رضایت به برگشت نداد و مگر نه اینکه شهدا زنده اند؟

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->